اخبار داغ

بعضی از خبرهای داغ زمان تا یه وقت فراموش نشن

اخبار داغ

بعضی از خبرهای داغ زمان تا یه وقت فراموش نشن

مهمان شب دوازدهم محمد هاشمی ( 6/3/1387 )

به نام خداوند بخشنده مهربان اهالی محترم ایران، شب شما به خیر، سلام خالصانه و عرض ارادت بنده را بپذیرید. خیلی متشکرم از خوش سلیقه بودن شما که شبکه پنج تلویزیون ایران و برنامه مثلث شیشه ای را برای تماشا انتخاب کردید یک چیز خیلی شفاف را به شما بگویم که همیشه گفتگو امید می آفریند، نشاط می آفریند. وقتی تو حرف می زنید با موافق خودت،حرف می زنید با مخالف خودت، در دل این حرفها یک انس و الفتی پیدا می شود، همین انس والفت باعث میشود با دیده مهربانتری به همدیگر نگاه بکنید و از همین مهربانی امید و نشاط برای ساختن آینده بوجود می آید. شاید کلی ترین هدف مثلث شیشه ای در شبهایی که شما محبت می کنید نگاه تان را به ما اختصاص می دهید همین باشد پس آغاز میکنم با توکل به خداوند و اعتماد به پشتیبانی شما این شب مثلثی را. گفتگوی ما پریشب با یک پزشک محترم متخصص و گفتگوهای که در باب رسانه و وظایف رسانه در مورد اطلاع رسانی در خوبی ها و بدی های هر صنف انجام شد بازتاب های خیلی مختلفی را بین جامعه محترم پزشکان و مردم بوجود آورد. از اینکه به دیده اعتماد و صداقت به رسانه نگاه می کنید، به برنامه مثلث شیشه ای توجه می کنید سپاسگزاریم؛ یکبار دیگر روی مرامنامه مان تاکید می کنیم که ما اینجا جهت دار نیستیم هیچ فلش و پیکانی روی برنامه مثلث شیشه ای رسم نشده، ما فقط یک تریبون آزاد هستیم که بتوانیم در گفتگوی مثلثی با مهمانمان، شما را دعوت کنیم به کشف حقیقت و صداقت بین صحبت های مهمان برنامه. امشب مهمانی که محبت کردند و روبروی بنده یا بهتر بگویم؛

بنده افتخار داشتم که روبروی ایشان بنشینم. در هفتمین روز از آخرین ماه تابستان سال 1321 در یک شهر سرنوشت ساز در ایران، یعنی رفسنجان به دنیا می آیند. بدون شک ایشان وخانواده ایشان از تاثیرگذارترین چهره ها در طول تاریخ انقلاب اسلامی ایران هستند. مقام عالی که روبروی من نشسته، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است فوق لیسانس مدیریت به لحاظ تحصیلات آکادمیک ، و در کنار این می شود تاکید کرد در پنج رشته مختلف تحصیلی تحصیلاتش را ادامه داده من الجمله تحصیلات حوزوی، روز شنبه پایان برنامه اشاره کردم چه کسی مهمان ما خواهد بود اما برای کسانی که امشب بداهه دارند مثلث شیشه ای را تماشا می کنند گفتگوی تلفنی مان را پخش می کنیم. صدا بسیار آشنا است گوش کنید حتما متوجه خواهید شد و بعد من به ایشان سلام خواهم کرد. -سلام قربان، حال شما چطور است؟

**سلام علیکم، متشکر. حال شما خوب است

-سپاسگزارم ، رشیدپور هستم از شبکه پنج، مصدع اوقات شدم.

**استدعا میکنم، مراحمید.

-من زنگ زدم سپاسگزاری کنم از محبتی که به ما می کنید انشالله دوشنبه شب در خدمتتان هستیم در برنامه مثلث شیشه ای، یک هماهنگی کنم ببینم اگر فرمایش خاصی دارید، پیامی دارید الان بشنوم ؛بعدش در روز دوشنبه در برنامه در خدمتتان باشم.

**من بسیار تشکر می کنم از این دعوتی که از من شده، حتما شما توجه دارید که من هنوز خودم را از خانواده صدا و سیما می دانم. علقه و علاقه من به صدا و سیما همچنان رو به افزایش است.برنامه شما را بعضا دیدم، برنامه جذاب و خوبی است. انشااله من هم بتونم به جذابیت برنامه اضافه کنم و از جذابیتش چیزی را نکاهم.

-نفرمایید شما حتما حضورتان جذاب خواهد بود.من میتوانم بپرسم کدام برنامه های ما را تماشا کردید؟

**جمعه شب دیدم، مدیری بودند و البته معمولا خب با توجه به مشغله هایی که دارم گاهی نمی توانم یک ساعت و یک ساعت و نیم بنشینم پای برنامه

-بسیار سپاسگزارم ما در برنامه دوشنبه شب خود شما را نقد می کنیم. از پیش مجوزش را از شما بگیریم که میخواهیم شما را نقد کنیم.

**حکم قضیه همین است. نقد کردن که کار رسانه است و من کاملا استقبال می کنم.

-بسیار خوب و پس انشااله برنامه پر جنب و جوشی باشد بتوانیم لذت ببریم از محضر شما.

**امیدوارم، بهرحال شما تلاش می کنید من هم وظیفه دارم به شما کمک کنم، عرض کردم با توجه به سابقه رسانه ای که دارم شما در تلاشتان توفیقات بیشتری داشته باشید. -بسیار سپاسگزارم از محبتتان ، من دو شنبه شب ساعت 5/9 شب استودیو صبا منتظر حضرتعالی هستم.

**به امید خدا -فکر می کنم مشخص بود جناب آقای محمد هاشمی رفسنجانی مهمان امشب مثلث شیشه ای هستند. سلام عرض میکنم. شب عالی به خیر.خیلی محبت کردید به فرمایید با مردم سلام وعلیک کنید.

*سلام، شب شما هم بخیر، با عرض سلام خدمت بینندگان محترم فکر می کنم که خیلی نیازی به معرفی نداشته باشم با معرفی که شما انجام دادید ،وقت عزیزان را بیشتر نمی گیرم.

-خیلی متشکرم از محبتتان، جناب آقای هاشمی عزیز دوست دارید شما را آقای مهندس صدا کنم؟ آقای دکتر صداکنم؟ حاج آقا صدا کنم چی بگویم؟

*محمد هاشمی ، اگر به سوابق من در سازمان هم نگاه کنید همیشه امضا من عنوان اش محمد هاشمی بوده و هیچ القابی نداشتم.

-الان در گفتگوی تلفنی اشاره می کردید خودتان را هنوز تلویزیونی می دانید الان هم قبل از برنامه خیلی خوش وبش می کردید هم با دوستانی که داخل استودیو هستند و هم با همکاران ما. واقعا خودتان را هنوز تلویزیونی و رسانه ای می دانید؟

*طبعاً، چون حدود چهارده سال ، عمر کاری ام و می شود گفت بهترین دوران کاری ام را در تلویزیون و در رسانه گذراندم و چهارده سال تقریبا نیمی از عمر کاری یک انسان است در ایران که سی سال وجود دارد بنابراین علاقه و علقه ها را نمی شود قطع کرد، مخصوصا در زمانی که من در اینجا بودم سازمان از وسعت کمتری برخوردار بود. شرایط زمانی شرایط بسیار سختی بود.چون هشت سال جنگ تحمیلی بود، بعد مواجهه شدیم با ارتحال امام(ره) و مسائل گوناگون و در آن زمان پیوستگی و دلبستگی و هماهنگی وصف ناپذیری بین کارکنان و مدیریت و مسئولان سازمان وجود داشت واقعا همه با علاقه کار می کردند و اصولا بحث کارمندی، مدیریت اینها مطرح نبود. واقعا به عنوان عضو یک خانواده،کسی اگر مشکلاتی داشت سعی میشد در حد توان مشکلاتش برطرف شود، کار اینگونه انجام می شد. آن شرایط کاری، علاقه ای را ایجاد کرده که همچنان من با بسیاری از عزیزانی که در سازمان با هم بودیم، هر وقت می بینمشان، نمونه اش را همینجا خودتان مشاهده کردید، بعضا در یک سری از شرایط هم ، عده ای از مدیران سابق ، همکاران سابق در یک جمع های کوچکتری دور هم جمع می شویم و من هم بعضا حضور پیدا میکنم. -هنوز این ارتباطات وجود دارد؟

*بله

-من چقدر خوشحالم که همان حس خانواده بودن کماکان در سازمان صدا و سیما جریان دارد و بچه هایی که در رسانه کار می کنند به قول شما، با همان عقبه خانوادگی که وجود داشته ، همه شان همدیگر را خانواده می دانند و در کنارش البته الان رقابت ها هم بیشتر شده، شبکه های تلویزیونی بیشتر است، شبکه های رادیویی بیشتر شده، خیلی رقابت شده است.جناب آقای هاشمی عزیز چون از یک منظر سیاسی می خواهم وارد بحث با حضرت عالی شوم اگر اجازه بفرمایید سوال نظر سنجی امشب ما یک سوال تقریبا سیاسی است،سوال نظرسنجی را ببینید، از یک زاویه بسیار پرحرارت سیاسی وارد فضای گفتگوی نقدآمیز بشویم.

پخش وله نظرسنجی مثلث میزان تاثیر گذاری احزاب سیاسی را در کشورمان چگونه ارزیابی می کنید؟ 1-زیاد 2-متوسط 3-کم عدد گزینه مورد نظر را به 3000052 ارسال نمایید.

یک اشاره ای هم بکنم به حامی مالی برنامه امشب مان که مجموعه های بازار مبل ایران، که بزرگترین مرکز عرضه مبلمان در خاورمیانه است، حمایت مالی برنامه امشب را برعهده دارد. -جناب آقای محمد هاشمی، اگر خود حضرت عالی در نظرسنجی شرکت نمایید به کدام گزینه رای می دهید؟ حزب ها الان چقدر موثر هستند در سیاست ایران؟

*من با یک اصلاحی می توانم به این سوال جواب بدهم. بجای حزب سیاسی بگوییم تشکلات سیاسی. چون الان همانگونه که اطلاع دارید ما تعدادی احزاب داریم که بعنوان حزب سیاسی هستند ولی یک تعدادی تشکل داریم که اسما حزب نیستند ولی کار حزبی انجام می دهند.

- این درست است یا غلط است؟

* از نظر من درست است. تشکلات مختلفی هستند . در حقیقت همان کار احزاب انجام می دهند و نه صرفا کار احزاب ولی یکی از کارهایی که انجام می دهند کار احزاب هستند . بنابراین در انتخابات،نقش آفرینی می کنند حالا این نقش آفرینی ممکن است برخلاف ضوابط قانونی باشد و طبق قانون اساسی نباشد ، که به عهده ی خودشان است، و بعضا ممکن است منعی وجود نداشته باشد و بعضا این تشکلاتی که مورد نظر من است، این ها از امکانات وسیع بیت المال و حکومت هم استفاده می کنندو فراگیر هستند.

-با احتساب تشکل، شما به کدام گزینه رای میدهید؟

* من می گویم حداقل زیاد یا خیلی زیاد یعنی الان نقش تشکلات در بحث انتخابات زیاد است اما اگر مراد احزاب سیاسی باشد به دلیل ویژگی های که در قانون اساسی یا اصولا ساختار سیاسی کشور ما دارد نقش احزاب مهم است ولی تعیین کننده آنچنان نیست.

-من فکر میکنم نقد را از همین جا می توانیم آغاز کنیم،اگر اجازه بفرمایید من با فرمایش حضرتعالی که می گویید من با تشکل موافق هستم من مخالفت باشم.تشکل هیچ وقت هویت مشخصی ندارد در حالی که حزب اساسنامه دارد، مرامنامه دارد، عضو دارد، شگرد اقتصادی دارد، روش فرهنگی دارد اما تشکل اصلا مبهم است؟

*اشکال هم در همین است .چون در انتخابات ما متاسفانه باید گفت شفاف عمل نمی شود اگر شفاف عمل می شد فرمایش شما درست بود. چون غیر شفاف عمل می شود می بینیم تشکل نقش تعیین کننده پیدا می کند.

-خب شما بعنوان رئیس هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی چرا هیچ وقت به این فکر نکردید که حزبتان را به مردم نزدیکتر کنید؟مرامنامه حزب تان،روش های حزبتان را به مردم علنا نشان دهید، شفاف عمل کنید. شما که می توانید در قالب حزب شفاف عمل کنید؟

* کی می گوید فکر نکردیم ؟ ما هم فکر کردیم و هم عمل کردیم، هم موقعیت حزب کارگزاران امروز در جامعه در مقایسه با احزاب می گویم، نه در مقایسه با تشکل ها، موقعیت خوبی است و قابل قبول است. حزب کارگزاران سازندگی به دلیل آرمانهایی که دارد به دلیل همان مرام نامه و اساسنامه و شعار اولیه که برای خودش انتخاب کرده، حزب موفقی بوده هم در بسیاری از مسائل هم الان مورد توجه است. شعار اساسی ما عزت اسلامی، تداوم سازندگی برای ایرانی آباد؛ این شعار ما بوده .روزی که ما این شعار را مطرح کردیم سازندگی در کشور اصلا در بین بسیاری از گروهها کلمه خوبی نبود؛ رد می کردند، و گرایش های دیگری و مطالب دیگری مطرح بود .بعضی از دوستان میگفتند اگر پل ساختن افتخار است یا ارزش است پس مالزی از ما خیلی جلوتر است. ما با توجه به نزدیکی که با آرمانهای امام (ره) داشتیم وامام(ره) از روز اول بحث خود کفایی کشور ، خود اتکایی کشور را مطرح کردند وقتی که تشکیل حزب کارگزاران انجام شد آرمان حزب و شعار های حزب براین قرار گرفت. حالا بعد از چند سال این چیزی که آن روز حتی به عنوان ضد ارزش مطرح میشد امروز در تمام سطوح ساختار سیاسی کشور همه دم از سازندگی می زنند، همه دم از توسعه می زنند، خواهان توسعه هستند.

- آقای هاشمی این را منحصرا نمی شود موفقیت حزب کارگزاران دانست، چون کشور مراحل مختلفی را طی می کند.

*من نمی خواهم بگویم منحصرا، در احزاب و در کشور، انتخاب شعار و انتخاب روش این یک هنر سیاسی است. وقتی که شما انتخاب درست کنید ممکن است در زمان معین آن زمان، با استقبال مواجه نشود.

-یعنی شما آینده گری کرده بودید؟

*دقیقا، آینده کشور را ما پیش بینی می کردیم. نیاز کشور به کدام جهت می رود با توجه به ویژگی هایی که کشور دارد.بنابراین شما امروز کمترین کسی را در کشور می بینید که در ساختار سیاسی یا در جامعه نقشی داشته باشد ولی دم از سازندگی و توسعه نزند.

-خب قطعا الان دوران ساختن کشور است و طبیعی است.

*به عنوان یک فرهنگ عمومی تبدیل شده به همین دلیل شما می بینید نام حزب کارگزاران مترادف میشود با سازندگی و بهرحال مترادف می شود با مسائل که در کشور وجود دارد.

-کارگزاران ها یا کرمانی هستند یا اصفهانی و هر دو گروه خیلی باهوش، شکی نیست که بتوانند اتفاقات آینده را در قالب شعارهای خود جا دهند . من میگویم الان دوره سازندگی است و طبیعتا هم دوره سازندگی است.حالا این را منتسب به حزب خودتان نکنید.

*من کامل منتسب نکردم ، من نمی گویم کامل منتسب به حزب ما است. من اتفاقا در مصاحبه های خودم هم گفتم که وقتی به ما می گفتند شما نقشی در دولت ندارید،مشارکت ندارید، برای حزب ما و برای من مهم نیست که ما در دولت باشیم یا نه. برای ما مهم این است که آرمانهای ما تحقق پیدا کند حالا مجری هرکس می خواهد باشد.چون حقیقتا در نظام جمهوری اسلامی این یکی از مسائل بسیار مهم حداقل با دیدگاه امام(ره) است چون من یک مقدار دوران مدیریت ام را و حتی دوران زندگی ام را در خدمت امام(ره) بود و با ایشان یک مقداری مانوس بودم. بنابراین ما آرمانهایمان اگر در جامعه اسلامی محقق بشود ،تحقق پیدا کند، اینکه چه کسی این کار را انجام می دهد، مجری کی باشد، اصلا برای ما تفاوت ندارد که ما بگوییم چرا خودمان نیستیم یا چرا هستیم. هدف آن است؛ ما در آن جهت حرکت می کنیم وامروز که سازندگی به یک فرهنگ عمومی تبدیل شده و به یک خواست عمومی و فرهنگ همه مسئولان تبدیل شده، من نسبت به این افتخار میکنم. -قطعا هر ایرانی به این قضیه افتخار می کند.

*سهمی هم در این قضیه، برای دوستان خودم، همکاران خودم،هم حزبی های خودم قائل هستم. چون بالاخره به قول معروف استارت ما زدیم حالا این قطار حرکت کرده دارد می رود، به کجا برسد و چگونه برسد مهم است، هدایت قطار هم مهم است.

-یک اشاره حضرتعالی لابلای فرمایشتان به حضرت امام(ره) فرمودید و مسلما تعاملی که بین حضرتعالی در دوران مدیریت با مستقیما حضرت امام (ره) داشته یا زمانی که حضرتعالی در امریکا تشریف دارید لقبی به شما می دهند به نام پدر،محمد پدر ، می خواهم ببینم این تعامل نزدیکی با خانواده امام (ره) بوده که این لقب را برای شما ایجاد کرده بودید در امریکا؟ یا اصلا چه حسی وجود داشته که محمدهاشمی را محمد پدر می گفتند؟

*عرض کنم حالا اگر واقعیت بخواهید اول به من می گفتند پدربزرگ. کسانی به من می گفتند پدربزرگ که سنین شان یک برابر و نیم شاید دو برابر من بود. دلیل اش این بود که من در سال 48 که وارد امریکا شدم، اصولا در غرب از جمله در امریکا؛ سازمان های اسلامی دانشجویی یا نبودند یا بسیار کم بودند. جو قالب مبارزات دانشجویی و سازمان های دانشجویی در اختیار نیروهای چپ و ملی گرایان بود .کنفدراسیون دانشجویان ایرانی که متشکل از حدود 17 حزب وتشکل آن زمان بود عمدتا احزاب چپ بودند اصلا هیچ گروه مسلمانی در آن نبودند یا ملی بودند .من که رفتم امریکا ؛ در همان سال اول مرحوم آیت الله بهشتی در هامبورگ بودند. امام (ره) در نجف تشریف داشتند .من دو تا مکاتبه کردم مکاتبه اول با حضرت امام (ره) بود تعیین تکلیف کردم که چه کنیم و مکاتبه دوم با مرحوم بهشتی، مرحوم بهشتی 5 تا اسم درامریکا به من داد که اینها جزو بچه مسلمان های امریکا بودند و گفتند با اینها تماس بگیر.

-چه کسانی بودند آن پنج تا اسم؟

*آقای دکتر ابراهیم یزدی که در هیوستون تگزاس مستقر بودند. آقای دکتر علی محمد ایزدی بودند که در اورگان بودند. فاصله اورگان تا تگزاس سه هزار مایل بود یعنی حدود 4500 کیلومتر، آقای مظفر پرتوماه که اهل تسنن بودند در واشنگتن بودند ،آقای محمد روغنی زاد در شرق آمریکا بودند و یکی دیگر از آقایان بود؛آقای دکترچمران در کالیفرنیا همان ایالتی که من رفته بودم، بودند.

-در این پنج نفر شما چرا پدربزرگ شدید؟

*من شروع کردم به مکاتبه با اینها و تشکیل هسته اولیه ی انجمن اسلامی، گروه فارسی زبان را با کمک این عزیزان تشکیل دادیم.به عنوان دبیر تشکیلات انجمن انتخاب شدم، در تمام دوره فعالیت در همین سمت باقی ماندم و بچه مسلمانان که از ایران می آمدند یا بچه هایی که می آمدند، انجا بالاخره دوران دانشجوی است، وارد محیط غریب می شوند اشنایی های اولیه بسیار موثر است. کمی محبت های اولیه وقتی که می آیند، آشنایی با محیط پیرامونی دانشگاه

-شما این کارها را می کردید؟

*من سعی میکردم به اتفاق بعضی از دوستان این کارها را بکنیم. خب بچه ها اول لقب پدربزرگ دادند بزرگ اش را حذف کردند، لقب پدر دادند جالب این است که هنوز بسیاری از بچه های امریکا، حتی اروپا من را می بینند با لقب پدر صدا می کنند.

-یعنی هنوز لفظ پدر هست؟

*بله هنوز یا می گویند محمد پدر یا پدر، بسیاری از بچه ها بعنوان پدر می گویند.

- این اعتماد را چه جوری جلب کردید فقط با محبت کردن؟

*این هم چیزی شبیه به مدیریت من در صدا و سیما است. شما الان خودتان یک صحنه را دیدید. مثلا یکی دو بار رفتم در طبقه چهارم شبکه خبر،خب بد نیست بیایید ببینید که همکاران شما یا همکاران سابق، کسانی که حتی در زمان من هم نبودند، الان چگونه محبت آمیز با من برخورد می کنند، حالا این در اثر خواست خدا بوده یا بعضی از رفتارهایی که در آن دوران انجام می شده است، و ارتباطی که با امام (ره) داشتیم.

-همین تعامل یعنی در امریکا هم وجود داشته و همین اعتماد سازی باعث شده شما بشوید پدر محمد؟

*دقیقا در امریکا هم این مسائل وجود داشت.

-مگر شما چه کاری می توانستید برای آنها کنید؟ پول زیادی داشتید؟

*من اصلا کار می کردم،من هم روز کار می کردم هم شب کار می کردم .

-برای خرج تحصیل ، یعنی آن موقع پولدار نبودید؟

* بالاخره در یک سطحی.

-چون الان می گویند آقای محمد هاشمی خیلی پولدار هستند.

*انشالله اینجوری باشد.

-ما که بخیل نیستیم فقط گفتیم بپرسیم که راست می گویند یا دروغ؟

*نه من درحد کفاف زندگی ام پول دارم. به همین دلیل هم هیچ وقت استخدام دولت نشدم.

-یعنی الان عضو مجمع تشخیص بودن حقوق استخدامی ندارد؟

* من استخدام نبودم هیچ حقوقی نگرفتم .

-یعنی بابت ریاست تان در صدا و سیما پول نگرفتید؟

*در صدا وسیما که بودم آقای معاون اداره مالی ماهی7 تومان یا 10 تومان به حساب من می ریختند، من در آخر سال تمام آن را یک چک می کشیدم، برمیگرداندم به سازمان، یک ریال استفاده نکردم و نکته مهم تر من بحث تحصیل شد، واحدهای دکترها را گذرانده بودم، تز را هم انتخاب کرده بودم، استاد راهنما هم انتخاب کرده بودم، داشتم تز می نوشتم، امام(ره) که تشریف آوردند پاریس منم از امریکا بعد از سه روز به ایشان پیوستم. بعد به اتفاق ایشان با همان هواپیما امدم ایران، بعد که انقلاب پیروز شد روز اول سال 1358 به امریکا برگشتم ،زندگی ام را جمع کردم و برگشتم.

-تز دکتر را رها کردید؟ چی بود دکترایتان؟

* تمام نکردم ، اقتصاد

- حتی من از کوچکترین رانت تحصیلی ، رانت زندگی هیچ استفاده ای نکردم شما بالاخره بعد از انقلاب دیدید، بسیاری از کسانی لااقل من می شناسم شاید شما هم بشناسید، مثلا دکترای ترددی یا حتی در داخل، زمانی که شاغل بودند به دانشگاه رفتند تحصیلاتشان را ادامه دادند، من حتی تز ام را نگذاشتم تمام شود. گفتم از امروز که وارد خدمت شدم، من یک خادم هستم، دیگر امروز به من بعنوان یک دانشجو یا محمد پدر یا محمد هاشمی نگاه نمی کنند. به عنوان محمد هاشمی رفسنجانی با آن موقعیت سیاسی نگاه می کنند. پس نباید من ازاین رانت استفاده کنم. تحصیل ام را رها کردم. حتی دانشگاه از من دعوت کردند بروم تدریس کنم.گفتم نه چون من کارمند هستم ، کار می کنم تدریس نمی کنم.

-من میخواهم ببینم این اعتمادسازی بین شما و حضرت امام (ره) چگونه به وجود آمد؟

*این سابقه طولانی دارد. حضرت امام(ره) نسبت به اخوی من حضرت آیت الله هاشمی بسیار محبت داشتند. ایشان از شاگردان برجسته امام (ره) بودند در قم، فقط امام (ره) هم نه، در زمان حیات مرحوم آیت الله بروجردی هم مورد توجه ایشان بودند به دلیل نابغه بودن و هوش و استعدادی که داشتند ، امام(ره) به ایشان بسیار اعتماد داشتند و ما هم از قبل اخوی به تدریج از سال 36 که آمدم قم با امام(ره) اشنا شدیم، خدمت امام(ره) رسیدیم، قم بودند خدمت ایشان گاهی شرفیاب می شدیم بعد از سال 36 که امام (ره) تبعید شدند، رفتند به ترکیه بعد هم نجف؛ من که رفتم امریکا با امام(ره) ارتباط داشتم. اولین نامه را به امام (ره) نوشتم و مرتب در ارتباط بودیم و ایشان هم به خاطر اخوی و خانوادگی و نوع شناختی که از ما داشتند محبت داشتند و لطف داشتند.

- من اتفاقا این قضیه، یعنی ارتباط حضرتعالی با اخوی بزرگترتان ، حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی یکی از بحث هایی است که می خواهیم شروع کنیم و راجع به آن صحبت کنیم. یک بار نظرسنجی را ببینیم و بپردازیم به روابط دو برادر آقای محمد هاشمی رفسنجانی و حضرت آقای اکبر هاشمی رفسنجانی پخش وله نظرسنجی -شب به خیر بینندگان عزیز من افتخار دارم که میزبان جناب آقای محمد هاشمی رفسنجانی باشم. جناب آقای محمد هاشمی ، الان بسته فرستادن مد شده همه به همدیگر می فرستند ما بسته ویژه شیشه ای داریم که در دل این بسته هم می تواند یک موسیقی باشد، هم یک عکس باشد، هم یک فیلم باشد، پخش میکنیم .دو سه شب این کار را کردیم خیلی نتیجه اش خوب از آب درآمده، امشب هم یک شگفتانه داریم برای مهمان برنامه مان، که پخش می کنیم ایشان عکس را ببینند بلافاصله حس شان را نسبت به این عکس به ما بگویند. مثلا می دانید این عکس کجا گرفته شده؟ مال چه زمانی است.

*این شبیه به ساحل رامسر است. به نظرم اینجوری می آید چون ساحل سنگی در رامسر است.

-فکر می کنید برادرتان اینجا چندسالشان باشد؟

*هفتاد سال بیشتر دارند .

-پس مال همین دو سه سال اخیر است.

*بین 67 دیگر باید همینجوری باشد. ایشان با توجه به ویژگی هایی که دارد ، دارد به دریا نگاه می کند، عمق فکری شان را تقویت می کنند.

-یک چیزی را صریح می پرسم شما هم صریح بگویید. من در سایت های اینترنتی هم دنبال مطالبی درباره شما هم گشتم علاوه بر تحقیقات مختلفی که اتاق فکرمان کرده بود، گفتم ببینم چه خبر است در سایت های مختلف. حتی وقتی اسم شما را جستجو میکنید در اینترنت، نود درصد اخبار متعلق است به حضرت آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی است. هیچ وقت دلخور نیستید اصولا که خیلی ایشان پررنگتر از شما هستند در عرصه سیاست؟

*نخیر افتخار می کنم چرا دلخور باشم. ایشان خب البته برادر ما هستند اما فقط من نیستم که به ایشان افتخار می کنم ملت ایران به ایشان افتخار میکنند.

-قطعا از بعد جامعه شناسی و ملی اش اگر بررسی کنیم ملت ایران همیشه به خدمتگزارانشان افتخار میکنند.الان من رابطه دو برادر را فقط می خواهم تصور کنم که شما مثلا هیچ وقت غبطه نخوردید که ای کاش من در موقعیت ایشان بودم؟

*اصلا، اصولا اگر بخواهم راجع به رابطه من و ایشان صحبت کنم ، من حدود 16 سالم که بود پدرم مرحوم شد، ایشان در حقیقت سرپرستی ما را داشتند و من در قم که آمدم با ایشان زندگی می کردم به عنوان فرزند، بنابراین ایشان فقط سند برادری بر من دارند سند ولایت هم دارند من ایشان را به عنوان ولی خودم می دانم، حتی از جهت روابط خانوادگی. حالا از جهت روابط کاری، ملی و سابقه ی مبارزاتی ، توجه امام خود اینها هم مزید بر علت است بنابراین حتی یک لحظه نشده ، فرمایش شما به ذهنم خطور کند ، اصلا افتخار می کردم، این عنوان را ما هم داریم که بعنوان برادر ایشان هستیم.

-5 خرداد ماه سالگرد ترور ناموفق حضرت آقای هاشمی رفسنجانی است شما هم در خانواده تان در چنین روزی برنامه ای دارید؟ سر می زنید به ایشان؟

*نه

-در تقویم ثبت شد و تمام شد.

*در تقویم ثبت شد. منتها یک نکته ای وجود دارد. الان در سالهای اخیر این توجه رسانه ملی مخصوصا به ایشان کمتر شده حالا علت اش چی است نمی دانم.

-همین الان که داریم راجع به ایشان صحبت می کنیم.

*شما بله

– شما فرض کنید حالا به عنوان نمونه شبکه یک برنامه نسبتا خوبی راجع به امام (ره) دارند که شب ها پخش می کنند . در آنجا یک سری از عکس ها و چهره ها مطرح هستند ،به تناسب می آورند. آقای هاشمی همیشه محور همه اینها بوده اما شما اگر دقت کنید می بینید عکس ایشان از این صحنه ها حذف شده،یعنی همین امشب مثلا وقتی که پخش می کردند.

-قطعا من معتقدم و گمانم بر این است که همه دوستان من در رسانه معتقد هستند که یکی از یاران بزرگ امام(ره) و امین های امام(ره) و کسانی که خیلی نزدیک بودند حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی بودند ، در این شکی نیست.

* من هم تردیدی ندارم.

- جناب آقای محمد هاشمی عزیز، هفته ای چند بار شما تشریف می برید منزل اخوی بزرگتر؟

*منزلشان زیاد نمی روم.

-بخاطر دلایل امنیتی و محافظتی؟

*ما این دلایل را نداریم.می روم ولی به آن شکل که شما می گویید هفته ای چند بار نمی روم، بیشتر محل کار یا بعضا منزل گاهی شبها، بهرحال ایشان مشغله اشان زیاد است و برنامه منظمی دارند برای کارشان ، ورزش شان،و استراحت شان.

-حتی بیشتر از شما برنامه شان منظم است.

*بسیار منظم است من اصلا برنامه ندارم. -برای من جالب است که بدانم شما هر دو بزرگوار که در مجمع تشخیص مصلحت نظام کار می کنید، اصولا مصلحت را از کجا پیدا می کنید که چیست ، دو تا نظر مختلف می رسد به مجمع تشخیص مصلت و خیلی برای من همیشه جالب است که بدانم اقایان مصلحت را از کجا تشخیص می دهند که رای می دهند به آن؟

*شرایط زمان ،ویژگی های کشور و شرایط زمانی و این عموما برای ما یک راهنما است که مصلحت را تشخیص دهیم .ببینیم الان در این شرایط زمانی که کشور دارد آیا این که یک مصوبه مجلس را شورای محترم نگهبان خلاف شرع یا خلاف قانون اساسی می بیند، چه تاثیراتی دارد روی مثلا در روابط سیاسی کشور، داخلی کشور،تبلیغات علیه کشور، مسائل گوناگون. اینها کارشناسی می شود، بحث میشود از جنبه های مختلف، اگر تشخیص داده شود که الان مصلحت این است که این مصوبه انجام شود، می گوییم نظر مجلس تایید می شود. اگر بگوییم نه مصلحت آنچنانی ایجاد نمی کند که الان این مصوبه ای که بعنوان خلاف شرع قانون اساسی است این اجرا شود می گوییم نظر شورای نگهبان را تایید می کنیم. چون ما در مجمع تشخیص مصلحت وارد ماهوی نمی شویم که شورای نگهبان درست گفته است یا خیر. تشخیص به عهده شورای نگهبان است. فرض ما بر این است که نظارت شورای نگهبان از لحاظ خودشان درست است.

-می توانم بپرسم چیزی که الان این اواخر در ذهنتان باشد ،مصوبه ای که به نفع شورای نگهبان رای داده باشید،مصوبه ای که به نفع مجلس رای داده باشید در ذهنتان است؟

*بله

- ما یک موردی که اصل 44 قانون اساسی که آئین نامه ولایحه اش را دولت به مجلس داد ،مجلس هم اضافاتی بر این لایحه کرد و تصویب کرد . شورای محترم نگهبان حدود 18 مورد را یا خلاف شرع می دانستند یا خلاف قانون اساسی، این در مجمع آمد ، این موارد که بحث می شد بعضا نظر شورای نگهبان تایید می شد و بعضا نظر مجلس، یا مثلا فرض کنید آخرین لایحه ای آمده بود که استرداد مثلا یک لایحه ، یک تفاهم نامه و همکاری با یک کشوری در انجا مثلا شورای نگهبان به دلیل اینکه محکمه آن کشور طبق ضوابط اسلامی نیست این همکاری را خلاف شرع دانسته بود، ولی خوب ما در کجای دنیا محکمه اسلامی داریم اما براساس ضرورت های سیاسی گفتیم رابطه با این کشور ضروری است.

-اسم این کشور را به ما می گویید؟

*مثلا سوریه بسیاری از کشور قطر، همه اینها بود .اینها جز مصادیق اش هستند، مجمع تصمیم می گیرد که مصلحت ما در روابط و گسترش روابط همکاری حتی قضایی است. بنابراین آنجا رای به نفع مجلس است.

-جناب آقای هاشمی چون صحبت مجلس شد و الان هم مجلس هشتم در آستانه تشکیل است.یک سوال می پرسم فقط یک کلمه پاسخ من را بفرمائید. اگر شما نماینده مجلس بودید به ریاست آقای لاریجانی رای میدادید یا حداد؟

*برای من هیچ کدام تفاوتی نداشت ،شاید ممتنع رای می دادم.

-فراکسیونی که الان در مجلس تشکیل شده بعنوان فراکسیون اقلیت به نظر شما چقدر کارآمد است؟ فراکسیون خوبی به مجلس فرستادید و امیدوار هستید به فراکسیون تان برای خط مشی های خودتان یا خیر؟

*ببینید مجلس ویژگی هایی که دارد ،نماینده مجلس می تواند هم فردی، هم گروهی در مجلس موثر باشد اگر بخواهد وظایف قانونی خودش ، به اختیاراتی که قانون به او داده عمل کند. اصلا بحث جناق مطرح نیست. مثلا شما می بینید مرحوم مدرس یک نفر بودند در مجلس رضا شاه هم بود، اما چه تحولی ایجاد کرد. بنابراین نماینده مجلس صددرصد بستگی خودش دارد میخواهد براساس قسمی که می خورد در قانون اساسی هست که به آرمان ملت و .. خیانت نکند وظیفه اش را انجام دهد، این کار را انجام دهد یا می خواهد ملاحظات سیاسی کند مثل بعضی از مجالس بعضی از وقتها، بنابراین فراکسیون هم اقلیت و هم اکثریت و هم اشخاص میتواند نقش کلیدی در مجلس داشته باشند.

-یعنی به نقش شخص معتقد هستید تا نقش فراکسیون در مجلس؟

*اینجوری نیست ولی من می گویم حتی فرد هم می تواند نقش موثر داشته باشد. فراکسیون مهم است، نقش جمع مهم است، منتها فراکسیون هم از اشخاص تشکیل می شود اگر اشخاص اراده داشته باشند، به وظایف قانونی شان عمل کنند مثلا در برابر مشکلات مردم ملاحظه دولت را نکنند؛ بالاخره دولت محترم اما مردم مقدم، مشکلات مردم مقدم. خوب اینجا دیگر بحث فراکسیون نیست. ممکن است جناح چپ ، جناح راست، اقلیت و اکثریت باهم مشترک باشند و در بسیاری از مسائل مشترک هستند و مجلس مجلسی است اینگونه است.

-این خیلی دیدگاه امیدوار کننده ای است به این که قالب نمایندگان مردم اگر در حفظ صیانت و حقوق مردم بدانیم مسلما مجلس قدمهای خیلی مثبتی را انشالله برخواهد داشت.

*یکی از دلایل اش این است . ما الان قوانین بسیار خوبی داریم. برنامه های بسیار خوبی داریم. سند چشم انداز بیست ساله در جلوی ما تابلو و راهنمای ما است.

-راستی مجمع چشم انداز را پیگیری می کند ؟

*مجمع در حدود نظارتی اش پیگیری می کند. ولی مجمع قدرت اجرایی ندارد تا بازدارندگی داشته باشد. چون اینها درجلوی ماست اما آنچه که خلا اش در کشور وجود دارد ضعف مدیریت سیستمی است. الان مدیریت ما سیستم مناسب ،به تعبیر ما مدیریت خردگرا ندارد. اما مجلس می تواند جلوی انحرافات را بگیرد. منابع انسانی بسیار قوی داریم. منابع مالی بسیار قوی داریم. شما خودتان می دانید ایرانی ها شاید هم به دانش شما این را اضافه کنم. در تحقیقاتی که در سطح جهانی شده ایرانی ها از نظر ضریب هوشی ، متوسط ضریب هوشی یا همان آی کیو که بعضا مطرح می شود ملتی جز رده اول است.

-این تحقیقات مستند است؟

*مستند است. ایرانی ها به لحاظ آی کیو بالاترین هستند. شما ببینید یک ملتی با این آی کیو، یک ملتی با این منابع مالی نسبی، با این منابع انسانی ،با این منابع زیرزمینی، با این خلاقیت بعد حالا وضعش این باشد. خب ما مدیریت سیستمی نداریم. مدیریت خردگرا نداریم.

-من معتقدم که فرمایش قبلی حضرتعالی ناظر به اینکه مجلس واقعا جایگاه مهمی دارد و فرمایش حضرت امام (ره) هم که مجلس در راس امور است، مسلما تعامل قوا با همدیگر منجر به این خواهد شد که ما با نشاط و امید آینده ی کشورمان را بسازیم.

*ولی ما هیچ وقت تفاهم را نباید اینگونه تلقی کنیم که یک نماینده یا یک وزیر ،فرق نمی کند، مسئول اجرایی یا یک نماینده مجلس به نفع همدیگر کوتاه بیاید. باید مشترکا منافع مردم را در نظر بگیرند. یک خط قرمز در همه جا وجود دارد. برای نماینده از نظر من، وزیر هم همینطور فرق نمی کند، خط قرمز منافع ملی است منافع مردم است.حالا این که عضو حزب من است، این را دوست دارم یا دوست ندارم، اینها اگر بیاید در کار آن موقع آن وظیفه کنار می رود ، مسئولیت کنار می رود.

-خیلی شما خط قرمزی که ترسیم می کنید برای من هم پررنگ است ، اگر ما خط قرمز منافع مردم در نظر بگیریم که حالا به اعتقاد من در قالب امور هم همینگونه است خیلی بهتر می شود قضایا را تحلیل و ارزیابی کرد. در بخش اول صحبتمان ما بحث می کردیم با جناب آقای محمد هاشمی که ایشان هم عضو حزب شاخصی هستند، چقدر کارهای حزبی در کشور ما جواب می دهد، چقدر توانستیم شفافیت ایجاد کنیم، تعامل ایجاد کنیم حزب ها به مردم نزدیک شوند نه اینکه انتظار داشته باشند مردم به حزب نزدیک شوند، از این حرفها گذشتیم الان رسیدیم به ده دقیقه پایانی برنامه مان که اتفاقا فکر می کنم ده دقیقه جذابی خواهد بود . یک گریزی می زنیم به مقطع ارتحال حضرت امام(ره) که نزدیک آن ایام هستیم، شما اگر خاطره خاصی از آن روزها مخصوصا به خاطر موقعیت وپستی که داشتید و دارید برای ما بگویید تا بعد سه چهار سوال کوتاه کوتاه از شما بپرسم.

*من برایم خیلی تلخ است این موضوع، خاطره زیاد دارم. روزهای خیلی تلخ است.

- وضعیت سازمان آن موقع چه جوری بود ؟

*سازمان از وضعیت منسجم خوبی برخوردار بود.

-به لحاظ روحی می گویم بهرحال وقتی خبر منتشر شد وضعیت بچه های سازمان چطور بود؟

*خیلی بد.

-خود شما کی متوجه شدید؟

*من از چند روز قبل می دانستم وضعیت امام را، در جریان بودم، در جریان عمل شان و وضعیت شان و روزهای آخرشان، اما آن شب حادثه خب بسیار تلخ بود، وقتی که من آنجا بودم آن حادثه اتفاق افتاد، اتفاقا مسئولیت تهیه این بیانیه ای که باید اعلام شود که ارتحال امام را اعلام کنند به من دادند. گفتند شما برو به بچه های سازمان بگو این کار را انجام دهند.

-شما این بیانیه را تنظیم کردید ؟

*من تنظیم نکردم. آقای ایزدی تنظیم کرد. من نمی توانستم، من اصلا دستم به قلم که هیچی ، به هیچی دستم نمی رفت،ایشان هم دیگر شاهکار کرد که توانست این کار را انجام دهد. خب گوینده خبر هم آقای حیاتی هم در خواندن دیدید چگونه خواندند. یعنی شاید واقعا تلخ ترین حادثه ای که در زندگی من شاهدش بودم همان لحظات بود. بگذریم از این بحث چون من نمی توانم خیلی راجع به امام صحبت کنم.

-بگذریم ولی حداقل محمل مناسبی است و سازندگان برنامه مثلث شیشه ای پیشاپیش شش هفت روز مانده سالگرد ارتحال امام رضوان الله تعالی علیه را به تمام مردم ایران تسلیت می گویند.

*یک جمله را می گویم واقعا این سرودی که ساخته شد برای امام (ره) ای دریغا، ای دریغا ، ای دریغا خدایا سایه ای رفت از سرما .این بیان همین مردم بود. یعنی حقیقتا این شعر، همه اینجوری تصور می کردند و عمق فاجعه بسیار عمیق بود.

-پوشش تصویری آن مراسم چقدر سخت بود آن موقع برایتان؟ برای اینکه مراسم انقد بزرگ بود که پوشش تصویری اش خیلی سخت بود.

*همه کارهایش مشکل بود مخصوصا به خاطر اینکه یک وقت نوع کار، کمیت کار است که خب فرمایش شما درست است ولی یک وقت موضوع بود، یعنی موضوع کار، خب کسی دلش نمی رفت،دستش نمی رفت به کار، من تمام زمان بمباران جنگ در سازمان بودم انقدر بچه ها روحیه شان قوی بود . حتی وقتی نخست وزیر آقای میرحسین بخشنامه کردند که وزرا یا مسئولین سازمان ها بروند در زیرزمین و طبقات پایین ،من همان طبقه 13 موندم و تخلیه نکردم ساختمان را، گفتم بالاخره اگر ما میخواهیم به مردم روحیه بدهیم برویم در زیرزمین روحیه مان را ببازیم این نمی شود، ولی حادثه ارتحال امام (ره) را نمی توانم با آن مقایسه کنم. -بسیار خوب خیلی متشکرم ببخشید که احساساتتان جریحه دار کردیم.

*خیلی لطف کردید که از امام یادی کردید.

-حتما این وظیفه ما است که در این ایام حتما یاد و نام امام بزرگوار را در برنامه مثلث شیشه ای هم مثل بقیه برنامه ها زنده نگه داریم.جناب آقای محمد هاشمی برمیگردم به این سوال های کوتاه کوتاه شما بی زحمت تک کلمه ای به من جواب دهید. من شنیدم شما کاندیدای ریاست جمهوری شدید برای دوره بعدی؟

*همه چیز ممکن است.

-یعنی تکذیب نمی کنید و احتمال دارد؟

*هنوز که اعلام نشده ، بالاخره حالا شرایط بستگی دارد چی پیش بیاید.

-بگذارید جواب شفاف بگیریم . بالاخره کاندیدا می شوید یا خیر؟

*بستگی به شرایط دارد.

-خودتان چی فکر می کنید؟

*جواب همان است. همه چیز امکان پذیر است من می گویم درعالم احتمالات هر احتمالی می تواند باشد.

-این پاسخ شفاف نیست که؟

*در این نوع موارد هم کسی پاسخ شفاف نمی دهد.

-من در مثلث شیشه ای همیشه دنبال پاسخ شفاف هستم.

*موارد دیگر بپرسید من شفاف جواب می دهم.

- اگر قطعی تکذیب می کردید آن موقع می گفتیم تکذیب شد،ولی الان تکذیب نمی شود بهرحال.

*گفتم که در عالم احتمالات همه چیز ممکن است.

-پاسخ آقای محمد هاشمی به شایعه کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری این است : در عالم احتمالات همه چیز ممکن است.دوست دارید برگردید باز رئیس سازمان صدا و سیما شوید؟

*من از سازمان خوشم می آید و از کار در سازمان بسیار خوشم می آید.

-در عالم احتمالات همه چیز ممکن است. این دلبستگی شما به سازمان برای من خیلی نازنین است که تلاش هایی که انجام دادید به عنوان یک خاطره خوب در سازمان یاد می کنید. آن موقع که شبکه سه را افتتاح کردید مهمترین چیزی که به آن فکر می کردید چه بود؟

*اوقات فراغت جوانان و عمدتا برای جوانان بود. چون میدانید وضعیت جوانان در آن زمان خیلی برنامه جذابی برایشان نبود. شرایط جنگ و مسائل مختلف وجود داشت ،ما شبکه سوم را با این هدف افتتاح کردیم.برای اوقات فراغت مردم مخصوصا جوانان فراهم شود.

-فکر می کردید یک زمانی سازمان به این گستردگی از شبکه ها برسد؟ این تعداد بسیار زیاد شبکه ها؟

*زیرساختی که ما برای سازمان طراحی کردیم فراتر از این بود. در زمان من ، من که آمدم سازمان از طریق مایکروویو معمولا پخش و آن مسائل بود. ما آمدیم ماهواره را وارد سازمان کردیم بنابراین امکاناتی که فراهم شد از نظر فنی ، شصت ، هفتاد ، هشتاد شبکه بتوانیم داشته باشیم. با وجود امکانات فنی، دیگر پنج تا پخش داشت آن هم خیلی هایشان هم شبیه به هم؛ این خیلی کار بزرگی نبود، مهم آن امکانات فنی بود که ما آن زیرساخت ها را فراهم کردیم.

-شنیدم آن ساختمان ماهواره بعد از دو سه روز به مشکلی برخورد تخریب شد.

*بله ساختمان ماهواره کج شد، ساختمان ریخت، ولی خب لطمه ای آنچنانی نبود. آن هم دلیل اش این بود که کار از محکم کاری عیب نمی کند و اینجا کرد.

- خیلی فنی است رهایش کنید. جناب آقای محمد هاشمی اگر شما یک پاکن داشته باشید که بتوانید یک خصلت ایرانی ها را پاک کنید چه خصلتی از ایرانی ها را پاک می کنید؟

*ایرانی ها خصلت های خیلی خوبی دارند اما در برابر خصلت های خیلی خوب، بهرحال هر ملتی یک سری ویژگی های مختلفی دارد . یکی از ویژگی های ایرانیان تنوع طلبی زیاد است.

-تنوع طلبی که بد نیست.

*خب است، تنوع طلبی مصرف گرایی را زیاد می کند .شما الان اگر سرانه مصرف را در بسیاری از موارد ایران را با دنیا مقایسه کنید می بینید ایران بالاتر است از جمله انرژی، حالا مسائل گوناگون وجود دارد،بنابراین مصرف را کنترل کردن، یا میل به مصرف را کم کردن ،یا به تعبیری قناعت -قناعت که می شود وجه مثبت. شما اگر پاکن داشتید مصرف گرایی ایرانی ها را پاک می کردید.

*بالاخره این شدت مصرف گرایی را.

-اگر توانایی داشتید که قانونی را یک شبه در کشور اجرا کنید ، و قانون تان اجرا شود به هیچ مشکلی بر نخورد،چه قانونی در کشور می گذاشتید؟

*بیمه و تامین اجتماعی برای همه. چون الان مسئله ای که بسیاری از مشکلات قشر به اصطلاح مستضعف دارد، چون ما یک قشری داریم که خیلی پولدار هستند همه کار می توانند بکنند، اما اقشار زیادی، مردم زیادی هستند که بسیار محتاج اند، یک بهداشت خوب، یک آموزش خوب، بیکاری بتوانند بگیرند حقوقی داشته باشند، امنیت داشته باشند، امنیت معیشتی. این با تامین اجتماعی درست می تواند جوابگو بشود و پاسخگو مردم باشد. من اگر همچین قدرتی داشتم این کار را می کردم.

-یعنی اگر آن آمار و احتمالات جور در بیاید ، شما کاندیدا شوید و بعد مردم رای دهند و شما رئیس جمهور شوید قانون تامین اجتماعی را اجرا میکنید؟

*خب بله، آن یکی از قوانین است.

-من هفت تا هشت اسم را می گویم اولین واژه یا اولین تعریفی که به ذهنتان می رسد .برای ما بفرمایید. اجازه بدهید باز از امام راحل شروع کنم.

امام رضوان الله

* عبدصالح مطیع لله ، بنده صالح خدا و مطیع خدا در اوامر خدا

-جناب اکبر هاشمی رفسنجانی حلیم، بردبار ، ژرف اندیش

-جناب آقای محمد باقر قالیباف

*عنصر فعال و علاقمند به خدمت

-ممکن است ایشان یک زمانی کاندیدای کارگزاران برای ریاست جمهوری باشد؟ من نباید پاسخ این سوال را بدهم باید حزب بدهد.

-جناب آقای علی لاریجانی

*آقای لاریجانی همکار قبلی من، قبل و بعد من در صدا و سیما

-جناب آقای غلامعلی حداد عادل

*ادیب .

-بیشتر ایشان را ادیب می دانید تا سیاستمدار؟

*بله ایشان کمتر از سیاست می دانند ،بیشتر از ادب هنر و فلسفه میدانند. -من آخرین سوالی را که می خواهم در این بخش بپرسم، چون یک گوشه ای در بحث هم اشاره شد که مجمع تشخیص مصلح نظام مصالح را چگونه تشخیص می دهد، می خواهم راجع ارتباط این مجمع با مقام معظم رهبری هم برای ما توضیح دهید که آیا تمام موارد با ایشان هماهنگ می شود یا چگونگی تعامل روابط را برای ما بگویید؟

*مجمع سه تا وظیفه دارد ، یک وظیفه تدوین سیاست های کلی نظام را دارد به عنوان مشاور مقام معظم رهبری که در این مورد هر مصوبه ای که تصویب کند باید برود خدمت مقام معظم رهبری ایشان تایید کنند و ابلاغ کنند وظیفه دوم ، اظهار نظر در مورد اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان است که این ضرورتی به این که برود خدمت رهبری ندارد ، عمل می شود و مستقیما اجرا می شود و ظیفه سوم حل معضلات در کشور است. معضل را باید رهبری به مجمع ارجاع دهند. در آن مورد که معضل را ارجاع بدهند باز شبیه به اختلاف مجلس و شورای نگهبان است. قانون تصویب می کنند و ابلاغ می شود بنابراین در همه موارد خیر. -می خواستم شفاف این قضیه را بدانم که تعامل به چه نحوی است. شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید 113530 نفر در نظرسنجی امشب شرکت کردند 42% نقش احزاب را زیاد می دانند 27% متوسط و 31% کم . - فردا شب قرعه کشی می کنیم تا بگویم برنده ها چه کسانی بودند فردا شب فرزند سینماگر بزرگ کشورمان جناب آقای مسعود کیمیایی در برنامه ما مهمان خواهند بود که شما را از هم اینک به تماشای برنامه فردا دعوت می کنم. خیلی متشکرم جناب آقای هاشمی محبت کردید سپاسگزارم گفتگوی خیلی گرمی بود.

* خواهش می کنم انشالله اینگونه باشد.

-سلام ما را به برادر بزرگتر ابلاغ بفرمایید.

*سلامت باشید. محبت شما را به ایشان می رسانم. خیلی متشکرم تمام می شوم شبی فقط به من اشاره کن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد