اشاره: دوشنبه شب گذشته برنامه پربیننده "دیروز، امروز، فردا" میزبان مجتبی شاکریاستاد دانشگاهو عضو شورای مرکزی جمیعت ایثارگران انقلاب اسلامی و همچنین حجتالاسلام نبویان استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیات علمی موسسه امام خمینی(ره) قم بود.
به گزارش رجانیوز، در این برنامه که موضوع آن "روشنفکری دینی و ارتباط آن با جریان اصلاحات" بود دو طرف به بیان دیدگاههای خود در این خصوص پرداختند.
نبویان با بیان اینکه از سالیان گذشته هربار که امثال بنده و حتی شخص آیت الله مصباح یزدی، سروش راهم به طور مستقیم و هم از طریق شاگردانش برای مناظره دعوت کردهاندوی امتناع میکرد، اظهار داشت: علاوه بر اینکه سران اصلاحات سروش را تنها "معلم فکری" خود خوانده بودند احزاب اصلاح طلبی چون حزب مشارکت نیز باید نسبت خود را با اندیشه دکتر سروش بیان کنند، زیرا این حزب اغلب جوانان را دعوت به گوش سپردن به راهنماییهای وی میکرد.
شاکری نیز بیان داشت: اگر سکولاریسم به صورت عریان در جامعه بروز کند، مردم به آن اعتنا نمیکنند اما امروز این اندیشه با پوشش دینی خود را ظاهر میسازد که بدین لحاظ مردم را اشتباه می اندازد همان طوری که در صدر اسلام این مساله شکل گرفت.
گزیدهای از برنامه دیشب "دیروز، امروز، فردا" در پی میآید:
یامینپور این موضوع را مطرح کرد که برخی اعتقاد دارند که تعدادی از مسئولان کشور در آن برهه زمانی، با ارائه برخی تحلیلها مبنی بر ناتوانی کشور در ادامه جنگ، امام را مجبور به پذیرش قطعنامه کردند. البته شمخانی با این مساله مخالفت کرد و دکتر عباسی را به عدم درک فضای جنگ متهم کرد.
به گزارش شبکه ایران، برنامه شب گذشته "دیروز، امروز، فردا" که به بررسی وضعیت جنگ پس از آزادسازی خرمشهر اختصاص داشت، لحظات جالب و پرچالشی را برای مخاطبان فراهم کرد.
در این برنامه، دریادار علی شمخانی به عنوان مهمان حضور داشت و به بررسی نحوه انجام عملیات بیتالمقدس و تبعات آزادسازی خرمشهر برای رژیم بعث عراق پرداخت.
در بخشی از این برنامه، وحید یامینپور که اجرای برنامه را برعهده داشت، درباره حوادث بعد از انتخابات سال گذشته از شمخانی سوال کرد که وی جواب داد: در مسائل پس از انتخابات هم هم مرزی با دشمن غلط بود و هم هل دادن برخی دوستان به سمت دشمن، غلط. که یامینپور پرسید درمورد افرادی که به نظر رهبر معظم انقلاب خوی سعی در بیرون پریدن از کشتی نظام و انقلاب دارند؛ چه؟ که شمخانی گفت در این مورد من کاملا مطیع امر رهبر هستم.
شمخانی همچنین درباره علت کاندیدا شدن خود در انتخابات ریاست جمهوری سال 80 گفت: به هرحال من احساس کردم کشور به سمت مناسبی حرکت نمیکند.
بعد از بیان این جمله، یامینپور اعلام کرد که همین مقدار کافیست ولی شمخانی ادامه داد: آقای خاتمی که پیامبر نیست؛ خب اشتباه دارد دیگر!
شبه مناظره شمخانی و عباسی: چه کسانی امام را وادار به پذیرش قطعنامه کردند؟
در اواسط برنامه وحید یامینپور از آقای شمخانی درباره علت پذیرش قطعنامه 598 از سوی امام و پایان جنگ پرسید. یامینپور همچنین این موضوع را مطرح کرد که بخشی از سیاسیون اعتقاد دارند که برخی از مسئولان کشور در آن برهه زمانی، با ارائه تحلیلهایی مبنی بر ناتوانی کشور در ادامه جنگ، امام را مجبور به پذیرش قطعنامه کردند.
آقای شمخانی در پاسخ، این اظهارنظر را رد و اعلام کرد که امام شخصیتی نبود که به خاطر فشار افراد حاضر به پذیرش مسائل مختلف شود. شمخانی همچنین علت پذیرش قطعنامه را ضعف تجهیزاتی نیروهای دفاعی ایران و اقدامات گسترده غیرقانونی صدام نظیر استفاده گسترده از بمبهای شیمیایی علیه ایران عنوان کرد.
در این زمان و هنگامی که یک میان برنامه پخش میشد، دکتر حسن عباسی - تحلیلگر مسائل استراتژیک - با این برنامه تماس گرفت و از آقای شمخانی پرسید: "اگر علت پذیرش اتمام جنگ، به خاطر استفاده عراق از سلاح شیمیایی بود، خب الان هم احتمال استفاده از سلاح هستهای در مقابل ایران وجود دارد؛ پس ما باید تسلیم شویم؟!"
دکتر عباسی قبلا و در یک سخنرانی اعلام کرده بود که چند نفر از مسئولان کشور در آن زمان، با بیان اینکه نمیتوانیم دیگر به اداره کشور و جنگ ادامه دهیم، امام را به تصمیم برای پذیرش قطعنامه رساندند.
طرح این سوال از سوی دکتر عباسی، آقای شمخانی را به واکنش واداشت. شمخانی، دکتر عباسی را فردی دانست که در جبهه نبوده است و شرایط آن زمان را نمیداند. البته شمخانی در ادامه، برخلاف سخنان قبلی خود اعلام کرد که ایران در زمان پذیرش قطعنامه 598 در اوج اقتدار و پیروزی و در مقابل درهای بصره بوده است.
در پایان برنامه هم وحدی یامینپور از اینکه آقای شمخانی، دکتر عباسی را به نبودن در جبهه متهم کرد، انتقاد کرد و گفت: "آقای شمخانی، من یک انتقاد دارم و آن هم اینکه شما تنها کسی نیستید که حق دارید تا درباره شرایط جنگ صحبت کنید." که این مطلب با تایید شمخانی همراه شد.منبع: رجا نیوز
هاشمی رفسنجانی در مراسم سالگرد شب رحلت حضرت امام در جوار بارگاه ملکوتی امام خمینی (ره) اظهار داشت: «در آستانه یک فرصت تاریخی هستیم که درست بر محور نظرات امام راحل و در مسیر پیروزی و ادامه راه انقلاب قرار گرفته است که اگر حضوری قاطعانه داشته باشیم و اکثریت قاطع ملت به صحنه بیایند ادامه راه با ارزش و پرموفقیت خواهد بود و الحمدالله به نظر میرسد که در انتخابات آینده چنین خواهد شد و از همه راههای دور گزارشاتی وجود دارد که نشان میدهد مردم حضور پرشور خود را در انتخابات رقم خواهند زد و این حضور خواسته همه دلسوزان انقلاب است.»
هاشمی رفسنجانی ادامه داد: «با حضور افرادی که صلاحیتشان از سوی شورای نگبهان تأیید شده میدان رقابت فراهم شده و هرکسی که بخواهد با سلیقهای شرکت کند فرد برای رأی دادن وجود دارد و البته من نمیخواهم به فرد خاصی تکیه کنم.»
ادامه مطلب ...رادیو تهران به مناسبت سالروز انتخابات شکوهمند دهم با برپایی میزگرد زنده ای به تبیین این موضوع پرداخت. میهمانان
این برنامه حمید رسایی نماینده تهران و صادق زیباکلام، استاد دانشگاه
بودند. موضوع این برنامه خواص و نقش آنان در انتخابات دهم بود که به دلیل
ویژگی های دو میهمان و همچنین موضوع برنامه، به مناظره ای داغ تبدیل شد.
متن کامل این مناظره خواندنی در ادامه آمده است:
ادامه مطلب ...برنامه "دیروز امروز فردا" پس از وقفه حدوداً یک ماهه شب گذشته (سهشنبه) با حضور حمید رسایی و علی اکبر جوانفکر به روی آنتن رفت.
گفتوگویی که بحث اصلی آن به موضوع اسفندیار رحیم مشایی و حاشیه سازیهای آن مربوط شد. متن کامل این مناظره بهنقل از خبرنامه دانشجویان ایران، در ادامه آمده است:
مجری: بحثی که برای امشب انتخاب شده نقطه آغازش از ماجراهای چند هفته اخیرکه بین جریان اصولگرا واقع شده و حواشی این ماجراها خواهد بود و البته بحث امشب به نکات و نقاط دیگری هم کشیده خواهد شد. امروز در این برنامه جناب آقای جوانفکر مشاور رئیس جمهور در مطبوعات و مدیر عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی و همین طور حجت الاسلام رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی حضور دارند که من بحث را با این دو بزرگوار آغاز خواهم کرد جناب آقای رسایی خدمت شما سلام عرض می کنم.
رسایی: من هم سلام عرض می کنم خدمت شما و بینندگان محترم و مهمان دیگر برنامه جناب آقای جوانفکر، انشاءالله که نماز و روزه همه قبول باشه.
ادامه مطلب ...مناظره بین صادق زیباکلام و حسین اللهکرم با عنوان «نگرش صحیح به مساله آمریکا» از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف در سالن جابربنحیان این دانشگاه برگزار شد.
به گزارش ایسنا، حسین اللهکرم در ابتدا به معرفی خود پرداخت و گفت: من در سال 52 در رشته مهندسی مکانیک شروع به تحصیل کردم و به علت اتفاقات زمان انقلاب که به مبارزات به دانشگاهها کشیده شد وارد مبارزات شدم و پس از جنگ چند ماهی به تکمیل رشته مهندسی پرداختم و سپس به لحاظ تجربهای که در دوران جنگ داشتم در رشته مدیریت ادامه تحصیل دادم و توانستم دکترای مدیریت استراتژیک را بگیریم.
ادامه مطلب ...همشهری: مدیر دفتر مطالعات تاریخ معاصر ایران می گوید: نکته حائز اهمیتشکلگیری فضای شفافی بود که باعث شد، مردم کاندیداها را بدون فیلتر ببینند. از این رو با کسانی که معتقدند، منشأ حوادث پس از انتخابات مناظرههای انتخاباتی بود به شدت مخالفم.
ساختار نظام مردمسالار دینی ما و هدایت رهبران جمهوری اسلامی از ابتدای تأسیس آن، بهگونهای بوده است که به صورت تدریجی و پلکانی با برگزاری هر انتخاباتی، فضای سیاسی کشور رقابتیتر و در نتیجه شفافتر میشود. این مسئله را هم در نوع مشارکت و میزان رقابت احزاب و جریانهای سیاسی و هم در میزان امکاناتی که نظام اسلامی برای رقابت جدی و سالم کاندیداها هزینه میکند، میتوان یافت.
دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری نیز از این حکم کلی مستثنی نیست و به نوعی شاخص و نمونه مهم و ارزشمندی در این زمینه است. در این انتخابات ما شاهد آن بودیم که رسانه ملی بسترهایی را برای طرح انتقادات و مسائل جدی فراهم کرد، که در فضای سیاسی و اجتماعی کشور بسیار تأثیرگذار و رشددهنده بود. البته این مسئله به این معنی نیست که در گذشته چنین تجربیاتی نداشتیم، بلکه در انتخابات دوره نهم ریاستجمهوری نیز آقای مصطفی معین، کاندیدای اصلاحطلبان تندرو، انتقادات تندی را نسبت به ساختار سیاسی و قانون اساسی مطرح کرد و رسانه ملی نیز بدون هرگونه دخل و تصرفی اقدام به پخش همه مواضع ساختارشکنانه ایشان نمود. اما یکی از ویژگیهای مهم این دوره که تأثیر بسزایی در شفافیت فضای سیاسی کشور و آشنایی بیشتر مردم با زوایای مختلف فکری اشخاص و جریانهای سیاسی داشت، برگزاری مناظرههای تلویزیونی نامزدهای انتخابات به صورت زنده بود. مناظرات انتخاباتی به وسیله تدبیر مناسب رسانه ملی بسیار جدی شد.
البته نوع طرح مباحث سیاسی میان رقبای انتخاباتی انتقاداتی را هم در پی داشت. از جمله رهبر بزرگوار انقلاب در سخنان خود در نماز جمعه 29 خرداد با تأیید کلیات مناظرهها، انتقاداتی را نسبت به کاندیداها مطرح کردند یا در سخنان خود در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره) در 14 خرداد از بخشی از مواضع آقایان موسوی و احمدینژاد به صورت کاملاً جدی انتقاد کردند. البته علیرغم انتقاد جدی رهبری به برخی از مواضع و سخنان کاندیداها در مناظره و سعه صدر بالای نظام، مناظرهها با جدیت دنبال شد و حتی اشکالات آن نیز ادامه پیدا کرد.
فارغ از تمام ایراداتی که بر مناظرهها وارد شده است باید گفت یکی از راههای رشد آگاهیهای جامعه همین است که نامزدهایی که میخواهند خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند؛ در یک کارزار جدی نقادانه، بلوغ سیاسی خود را به مردم نشان دهند و شرایطی را فراهم کنند تا مردم با شناخت مستقیم از آنان خود به قضاوت نشسته در نهایت انتخاب کنند.
در این مناظرهها بعضاً از سوی هر چهار کاندیدا کل دستاوردهای نظام اسلامی زیر سؤال رفت. بخشی از این مسئله متوجه آقای احمدینژاد است که دوران قبل از خود را بهتمامه زیر سؤال برد و بخش دیگری از این اتهام متوجه کاندیداهای دیگر است که غیرمنصفانه و با استناد به گزارشهای نهادهای بینالمللی صهیونیستی تمام زحمات و موفقیتهای دولت در چهار سال فعالیتش را زیر سؤال بردند. اما نکته حائز اهمیتتر که به مراتب بیشتر از این نقایص و ضعفها ارزش داشت، شکلگیری فضای شفافی بود که باعث شد، مردم کاندیداها را بدون فیلتر و یا محدودیت و بهصورت عریان در صحنه رقابت ببینند. از این رو است که با کسانی که معتقدند، منشأ حوادث پس از انتخابات مناظرههای انتخاباتی بود به شدت مخالفم. زیرا هر فرد دلسوز کشور که دل در گروی پیشرفت و رشد سیاسی جامعه دارد با پرداخت هزینه آن همراه میشود و آن را تحمل میکند. فکر میکنم همه دلسوزان کشور از اینکه میدیدند فضای بازی در صحنه سیاسی کشور ایجاد شده و نقد صاحبان جدید و قدیم قدرت به راحتی در عرصه افکارعمومی مطرح میشد، ولو با وجود برخی بداخلاقیها باید خوشحال میشدند. سهم اصلاحطلبان که سالها با شعار "دانستن حق مردم است " توسعه سیاسی را تابلوی حرکت خود قرار داده بودند، این خوشحالی و استقبال به صورت طبیعی باید بیشتر باشد. از این مسئله نباید به سادگی گذشت، پس از 31 سال از پیروزی انقلاب اسلامی در کشوری که انتخابات در آن اصولاً معنایی نداشت، به جایی رسیده است که نه تنها انتخابات آزاد برگزار میکند، بلکه در آن فضا گفتوگوی نقادانه اصحاب قدرت به صورت کاملاً جدی و نه نمایشی و تبلیغاتی تا تمام ارکان حکومت بسط پیدا میکند و همه دستگاهها به نقد کشیده میشود. اگر این دستاوردی جدی برای نظام مردم سالاری دینی ما نیست، پس چیست؟
در پاسخ به کسانی هم که به غلط معتقدند، چون به شخصیتهای سیاسی بزرگ نظام و یا خانوادههای آنها در این مناظرات تعریضی شد، حوادث پس از انتخابات رخ داد، باید گفت، شرایط کشور در روزهای بین مناظرهها تا روز انتخابات و همچنین نوع و روند شکلگیری حوادث پس از انتخابات این ادعا را تأیید نمیکند. این، به معنای نفی اشتباهات کاندیداها نیست بلکه تحلیلی واقعبینانه و به دور از حب و بغضهای سیاسی نسبت به اشخاص و جریانهای سیاسی است.
این یک واقعیت است که جامعه آگاه ایرانی، علیرغم افزایش شدید التهابات سیاسی در انتخابات دهم و فراهم بودن فضا برای فعالیتهای انتخاباتی خیابانی، هیچ واکنشی نسبت به این انتقادها از خود نشان نداد. اگر قرار بود تعرض یک کاندیدا به کاندیدای دیگر و یا شخصیتهای سیاسی غائب در مناظره موجب واکنش هواداران آنها و یا مردم شود، باید همان فردای مناظره این حوادث رخ میداد. حتی بعد از مناظره تند آقایان موسوی و احمدینژاد و سخنان برانگیزاننده آنان علیه یکدیگر و افراد غائب و حتی بعد از نامه تند آقای هاشمی به رهبر انقلاب نیز ما شاهد واکنش غیرفرهنگی و غیراصولی هواداران کاندیداها نبودیم. به همین دلیل است که معتقدم، منصفانه باید اعتراف کرد که آستانه تحمل و بردباری مردم ما بسیار بالاتر از کاندیداها و مسئولین سیاسی کشور بوده و هست. چرا باید عدهای این انگاره غلط را در میان نخبگان و مردم القا کنند که در صورت انتقاد از خانواده یک شخصیت هرچند گاهی غیرمنصفانه، آسمان به زمین خواهد رسید و به مقدسات یک ملت توهین خواهد شد؟ البته به نظر بنده آقای احمدینژاد به هیچوجه نباید این بهانه را به دست برخی گروههای سیاسی و در یک نگاه کلی، مخالفان انتخابات آزاد، میداد. از نظر من کسانی که به دلیل ترس از شفافیت و بازتر شدن فضا که نتیجهای جز انتقاد جامعه نسبت به خود آنها، خانواده و اطرافیانشان ندارند، با فرآیند آزاد یک انتخابات رقابتی کاملا مخالفند. البته باید اذعان داشت آقای احمدینژاد بهانههای خوبی به این دسته از چهرههای سیاسی که حاضر نیستند با رای مردم قدرت را ترک گویند، داد.
از دیگر سو در جواب عدهای که معتقدند، تضییع حقوق برخی از چهرههای شاخص نظام، موجب این بلوا شده است؛ باید گفت که اگر یک فرد عادی در سیمای ملی مورد ظلم واقع شده بود، شاید فرصتی برای دفاع پیدا نمیکرد، اما امثال آقایان هاشمی رفسنجانی و ناطقنوری چهرههای پرنفوذ و تاثیرگذاری هستند که بدون شک به بهترین شکل ممکن و با بهرهمندی از انواع رسانههای مکتوب و غیر مکتوب، میتوانستند از خود دفاع کنند و نیازی به بر هم ریختن نظم و امنیت کشور و نگارش نامههای تهدیدآمیز نبود. حتی اگر بپذیریم که این رفتار کاندیداها غلط بوده، که البته معتقدم اشتباه از سوی هر دو طرف وجود داشته است، اما باز هم نمیتوانیم بپذیریم که برای یک اشتباه، کل یک پدیده مثبت زیر سؤال برود و از آن بدتر با یک اشتباه بزرگتر در صدد جبران آن اشتباه کوچک باشیم. میبینید که این مسئله ریشه در استدلالی سست و بیپایه دارد و بدون شک، نسبت دادن آن به مردم صبور ایران توهینی آشکار به آنان است.
حضور مردم در اجتماعات خیابانی و مناظرههای مردمی در سطح شهرها بهترین گواه بر این ادعاست که فضای رقابت در میان جامعه بسیار مناسب و رشد یافته بوده است. صرفنظر از برخی تعبیرات عامیانه که گاهی در تجمعات مردمی شنیده میشد و شاید چندان مناسب آن فضای رقابتی نبود، اما به هیچ وجه در آن روزهای پرالتهاب شاهد درگیری و اصطکاک میان مردم و هواداران کاندیداهای مختلف نبودیم و با وجودیکه فضای نقد و گفتوگو به التهاب و تنش تنه میزد، اما اجتماعات مردمی که بازه سنی آن را اکثراً جوانان تشکیل میدادند، به هیچ وجه وارد درگیری نشد.
وقتی جوانان پرشور و حرارت، ساعتها در روزهای منتهی به انتخابات برای تبلیغ و اقناع دیگران جهت جلب رای به کاندیدای محبوبشان وقت میگذارند، طبیعی است که در صورت شکست کاندیدای خود دچار یأس و سرخوردگی شدیدی شده و آماده پذیرش تحریکات احساسی و انگیزشی شوند. در این شرایط این تشکلهای سیاسی هستند که با برنامه قبلی و به نحو کاملاً حساب شدهای در راستای منافع شخصی و گروهی خود از این احساسات پاک سوءاستفاده میکنند.
متاسفانه باید گفت که افراد و گروههایی در این رقابت انتخاباتی با آگاهی قبلی از احتمال بالای شکست خود شرکت کرده بودند و به همین دلیل برای شکست خود نیز برنامهریزی غیراصولی علیه نظام اسلامی انجام داده بودند. با تأسف بیشتر باید پذیرفت که نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی، آمادگی برخورد با سوءاستفادهکنندگان از این فضا را نداشتند، قطعاً مسئولان ذیربط باید پیشبینی شرایط بغرنج پس از انتخابات را در شرایطی که یک طرف ماجرا از ماهها پیش از انتخابات دائماً بر طبل تقلب میکوبد، میکردند.
از همین رو است که باید گفت که نه تنها حوادث پس از انتخابات محصول اشتباهات کاندایداها در مناظره نیست، بلکه این حوادث محصول اقدامات اشخاص و جریاناتی بود که اعتبار خود، فرزندان و اطرافیان خود را با اعتبار کل جامعه و بلکه نظام اسلامی برابر میدیدند و درصدد جبران شکستهای حتمی خود برآمدند.
فارغ از همه این مباحث معتقدم که نظام اسلامی با صرف هزینه سنگینی که البته ارزش آن را هم داشت، این فتنه بزرگ را پشت سر گذاشت. شفافیت، فضای نقد مسئولان کشور و مصونیت نداشتن مسئولین اجرایی در برابر نقد مردم از برکات این انتخابات بود و درست به همین دلیل است که بر این اعتقاد اصرار دارم اگر انتخابات آینده به همین منوال و در همین مسیر- البته با اصلاح نقایص آن - برگزار شود، خیلی از انحرافات، بدعتهای شکل گرفته و زوایای پنهان سیاست در ایران برای مردم روشن خواهد شد.
همشهری: مدیر دفتر مطالعات تاریخ معاصر ایران می گوید: نکته حائز اهمیتشکلگیری فضای شفافی بود که باعث شد، مردم کاندیداها را بدون فیلتر ببینند. از این رو با کسانی که معتقدند، منشأ حوادث پس از انتخابات مناظرههای انتخاباتی بود به شدت مخالفم.
ساختار نظام مردمسالار دینی ما و هدایت رهبران جمهوری اسلامی از ابتدای تأسیس آن، بهگونهای بوده است که به صورت تدریجی و پلکانی با برگزاری هر انتخاباتی، فضای سیاسی کشور رقابتیتر و در نتیجه شفافتر میشود. این مسئله را هم در نوع مشارکت و میزان رقابت احزاب و جریانهای سیاسی و هم در میزان امکاناتی که نظام اسلامی برای رقابت جدی و سالم کاندیداها هزینه میکند، میتوان یافت.
دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری نیز از این حکم کلی مستثنی نیست و به نوعی شاخص و نمونه مهم و ارزشمندی در این زمینه است. در این انتخابات ما شاهد آن بودیم که رسانه ملی بسترهایی را برای طرح انتقادات و مسائل جدی فراهم کرد، که در فضای سیاسی و اجتماعی کشور بسیار تأثیرگذار و رشددهنده بود. البته این مسئله به این معنی نیست که در گذشته چنین تجربیاتی نداشتیم، بلکه در انتخابات دوره نهم ریاستجمهوری نیز آقای مصطفی معین، کاندیدای اصلاحطلبان تندرو، انتقادات تندی را نسبت به ساختار سیاسی و قانون اساسی مطرح کرد و رسانه ملی نیز بدون هرگونه دخل و تصرفی اقدام به پخش همه مواضع ساختارشکنانه ایشان نمود. اما یکی از ویژگیهای مهم این دوره که تأثیر بسزایی در شفافیت فضای سیاسی کشور و آشنایی بیشتر مردم با زوایای مختلف فکری اشخاص و جریانهای سیاسی داشت، برگزاری مناظرههای تلویزیونی نامزدهای انتخابات به صورت زنده بود. مناظرات انتخاباتی به وسیله تدبیر مناسب رسانه ملی بسیار جدی شد.
البته نوع طرح مباحث سیاسی میان رقبای انتخاباتی انتقاداتی را هم در پی داشت. از جمله رهبر بزرگوار انقلاب در سخنان خود در نماز جمعه 29 خرداد با تأیید کلیات مناظرهها، انتقاداتی را نسبت به کاندیداها مطرح کردند یا در سخنان خود در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره) در 14 خرداد از بخشی از مواضع آقایان موسوی و احمدینژاد به صورت کاملاً جدی انتقاد کردند. البته علیرغم انتقاد جدی رهبری به برخی از مواضع و سخنان کاندیداها در مناظره و سعه صدر بالای نظام، مناظرهها با جدیت دنبال شد و حتی اشکالات آن نیز ادامه پیدا کرد.
فارغ از تمام ایراداتی که بر مناظرهها وارد شده است باید گفت یکی از راههای رشد آگاهیهای جامعه همین است که نامزدهایی که میخواهند خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند؛ در یک کارزار جدی نقادانه، بلوغ سیاسی خود را به مردم نشان دهند و شرایطی را فراهم کنند تا مردم با شناخت مستقیم از آنان خود به قضاوت نشسته در نهایت انتخاب کنند.
در این مناظرهها بعضاً از سوی هر چهار کاندیدا کل دستاوردهای نظام اسلامی زیر سؤال رفت. بخشی از این مسئله متوجه آقای احمدینژاد است که دوران قبل از خود را بهتمامه زیر سؤال برد و بخش دیگری از این اتهام متوجه کاندیداهای دیگر است که غیرمنصفانه و با استناد به گزارشهای نهادهای بینالمللی صهیونیستی تمام زحمات و موفقیتهای دولت در چهار سال فعالیتش را زیر سؤال بردند. اما نکته حائز اهمیتتر که به مراتب بیشتر از این نقایص و ضعفها ارزش داشت، شکلگیری فضای شفافی بود که باعث شد، مردم کاندیداها را بدون فیلتر و یا محدودیت و بهصورت عریان در صحنه رقابت ببینند. از این رو است که با کسانی که معتقدند، منشأ حوادث پس از انتخابات مناظرههای انتخاباتی بود به شدت مخالفم. زیرا هر فرد دلسوز کشور که دل در گروی پیشرفت و رشد سیاسی جامعه دارد با پرداخت هزینه آن همراه میشود و آن را تحمل میکند. فکر میکنم همه دلسوزان کشور از اینکه میدیدند فضای بازی در صحنه سیاسی کشور ایجاد شده و نقد صاحبان جدید و قدیم قدرت به راحتی در عرصه افکارعمومی مطرح میشد، ولو با وجود برخی بداخلاقیها باید خوشحال میشدند. سهم اصلاحطلبان که سالها با شعار "دانستن حق مردم است " توسعه سیاسی را تابلوی حرکت خود قرار داده بودند، این خوشحالی و استقبال به صورت طبیعی باید بیشتر باشد. از این مسئله نباید به سادگی گذشت، پس از 31 سال از پیروزی انقلاب اسلامی در کشوری که انتخابات در آن اصولاً معنایی نداشت، به جایی رسیده است که نه تنها انتخابات آزاد برگزار میکند، بلکه در آن فضا گفتوگوی نقادانه اصحاب قدرت به صورت کاملاً جدی و نه نمایشی و تبلیغاتی تا تمام ارکان حکومت بسط پیدا میکند و همه دستگاهها به نقد کشیده میشود. اگر این دستاوردی جدی برای نظام مردم سالاری دینی ما نیست، پس چیست؟
در پاسخ به کسانی هم که به غلط معتقدند، چون به شخصیتهای سیاسی بزرگ نظام و یا خانوادههای آنها در این مناظرات تعریضی شد، حوادث پس از انتخابات رخ داد، باید گفت، شرایط کشور در روزهای بین مناظرهها تا روز انتخابات و همچنین نوع و روند شکلگیری حوادث پس از انتخابات این ادعا را تأیید نمیکند. این، به معنای نفی اشتباهات کاندیداها نیست بلکه تحلیلی واقعبینانه و به دور از حب و بغضهای سیاسی نسبت به اشخاص و جریانهای سیاسی است.
این یک واقعیت است که جامعه آگاه ایرانی، علیرغم افزایش شدید التهابات سیاسی در انتخابات دهم و فراهم بودن فضا برای فعالیتهای انتخاباتی خیابانی، هیچ واکنشی نسبت به این انتقادها از خود نشان نداد. اگر قرار بود تعرض یک کاندیدا به کاندیدای دیگر و یا شخصیتهای سیاسی غائب در مناظره موجب واکنش هواداران آنها و یا مردم شود، باید همان فردای مناظره این حوادث رخ میداد. حتی بعد از مناظره تند آقایان موسوی و احمدینژاد و سخنان برانگیزاننده آنان علیه یکدیگر و افراد غائب و حتی بعد از نامه تند آقای هاشمی به رهبر انقلاب نیز ما شاهد واکنش غیرفرهنگی و غیراصولی هواداران کاندیداها نبودیم. به همین دلیل است که معتقدم، منصفانه باید اعتراف کرد که آستانه تحمل و بردباری مردم ما بسیار بالاتر از کاندیداها و مسئولین سیاسی کشور بوده و هست. چرا باید عدهای این انگاره غلط را در میان نخبگان و مردم القا کنند که در صورت انتقاد از خانواده یک شخصیت هرچند گاهی غیرمنصفانه، آسمان به زمین خواهد رسید و به مقدسات یک ملت توهین خواهد شد؟ البته به نظر بنده آقای احمدینژاد به هیچوجه نباید این بهانه را به دست برخی گروههای سیاسی و در یک نگاه کلی، مخالفان انتخابات آزاد، میداد. از نظر من کسانی که به دلیل ترس از شفافیت و بازتر شدن فضا که نتیجهای جز انتقاد جامعه نسبت به خود آنها، خانواده و اطرافیانشان ندارند، با فرآیند آزاد یک انتخابات رقابتی کاملا مخالفند. البته باید اذعان داشت آقای احمدینژاد بهانههای خوبی به این دسته از چهرههای سیاسی که حاضر نیستند با رای مردم قدرت را ترک گویند، داد.
از دیگر سو در جواب عدهای که معتقدند، تضییع حقوق برخی از چهرههای شاخص نظام، موجب این بلوا شده است؛ باید گفت که اگر یک فرد عادی در سیمای ملی مورد ظلم واقع شده بود، شاید فرصتی برای دفاع پیدا نمیکرد، اما امثال آقایان هاشمی رفسنجانی و ناطقنوری چهرههای پرنفوذ و تاثیرگذاری هستند که بدون شک به بهترین شکل ممکن و با بهرهمندی از انواع رسانههای مکتوب و غیر مکتوب، میتوانستند از خود دفاع کنند و نیازی به بر هم ریختن نظم و امنیت کشور و نگارش نامههای تهدیدآمیز نبود. حتی اگر بپذیریم که این رفتار کاندیداها غلط بوده، که البته معتقدم اشتباه از سوی هر دو طرف وجود داشته است، اما باز هم نمیتوانیم بپذیریم که برای یک اشتباه، کل یک پدیده مثبت زیر سؤال برود و از آن بدتر با یک اشتباه بزرگتر در صدد جبران آن اشتباه کوچک باشیم. میبینید که این مسئله ریشه در استدلالی سست و بیپایه دارد و بدون شک، نسبت دادن آن به مردم صبور ایران توهینی آشکار به آنان است.
حضور مردم در اجتماعات خیابانی و مناظرههای مردمی در سطح شهرها بهترین گواه بر این ادعاست که فضای رقابت در میان جامعه بسیار مناسب و رشد یافته بوده است. صرفنظر از برخی تعبیرات عامیانه که گاهی در تجمعات مردمی شنیده میشد و شاید چندان مناسب آن فضای رقابتی نبود، اما به هیچ وجه در آن روزهای پرالتهاب شاهد درگیری و اصطکاک میان مردم و هواداران کاندیداهای مختلف نبودیم و با وجودیکه فضای نقد و گفتوگو به التهاب و تنش تنه میزد، اما اجتماعات مردمی که بازه سنی آن را اکثراً جوانان تشکیل میدادند، به هیچ وجه وارد درگیری نشد.
وقتی جوانان پرشور و حرارت، ساعتها در روزهای منتهی به انتخابات برای تبلیغ و اقناع دیگران جهت جلب رای به کاندیدای محبوبشان وقت میگذارند، طبیعی است که در صورت شکست کاندیدای خود دچار یأس و سرخوردگی شدیدی شده و آماده پذیرش تحریکات احساسی و انگیزشی شوند. در این شرایط این تشکلهای سیاسی هستند که با برنامه قبلی و به نحو کاملاً حساب شدهای در راستای منافع شخصی و گروهی خود از این احساسات پاک سوءاستفاده میکنند.
متاسفانه باید گفت که افراد و گروههایی در این رقابت انتخاباتی با آگاهی قبلی از احتمال بالای شکست خود شرکت کرده بودند و به همین دلیل برای شکست خود نیز برنامهریزی غیراصولی علیه نظام اسلامی انجام داده بودند. با تأسف بیشتر باید پذیرفت که نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی، آمادگی برخورد با سوءاستفادهکنندگان از این فضا را نداشتند، قطعاً مسئولان ذیربط باید پیشبینی شرایط بغرنج پس از انتخابات را در شرایطی که یک طرف ماجرا از ماهها پیش از انتخابات دائماً بر طبل تقلب میکوبد، میکردند.
از همین رو است که باید گفت که نه تنها حوادث پس از انتخابات محصول اشتباهات کاندایداها در مناظره نیست، بلکه این حوادث محصول اقدامات اشخاص و جریاناتی بود که اعتبار خود، فرزندان و اطرافیان خود را با اعتبار کل جامعه و بلکه نظام اسلامی برابر میدیدند و درصدد جبران شکستهای حتمی خود برآمدند.
فارغ از همه این مباحث معتقدم که نظام اسلامی با صرف هزینه سنگینی که البته ارزش آن را هم داشت، این فتنه بزرگ را پشت سر گذاشت. شفافیت، فضای نقد مسئولان کشور و مصونیت نداشتن مسئولین اجرایی در برابر نقد مردم از برکات این انتخابات بود و درست به همین دلیل است که بر این اعتقاد اصرار دارم اگر انتخابات آینده به همین منوال و در همین مسیر- البته با اصلاح نقایص آن - برگزار شود، خیلی از انحرافات، بدعتهای شکل گرفته و زوایای پنهان سیاست در ایران برای مردم روشن خواهد شد.
روحالله اوحدی عضو حزب اعتماد ملی، علی خضریان عضو سابق شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل و حسین نقاشی عضو ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی با موضوع انتخابات مناظره کردند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، روحالله اوحدی عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، حسین نقاشی عضو ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی و دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علومپزشکی تهران و علی خضریان عضو سابق شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل با موضوع انتخابات ریاستجمهور دهم در دانشگاه یزد به مناظره پرداختند.
ادامه مطلب ...منبع: رجانیوز
روز شنبه نهم آذر به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران پردیس قم برنامه مناظره ای بین حمید رسایی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و محمد علی ابطحی -مسئول دفتر رئیس جمهور سابق- با موضوع "اصلاح طلبی و اصولگرایی" برگزار شد.
به گزارش رجانیوز، حمید رسایی، متن کامل این مناظره و حواشی آن را در سایت شخصی خود منتشر کرده است. وی می نویسد:
با درخواست رییس دانشگاه جناب آقای دکتر برنجکار قرار شد کمی زودتر در دفتر ایشان حضور یابیم که در وقت مقرر رسیدم. آقای ابطحی هم آمدند و آشنایی اجمالی ایجاد شد. جناب آقای دکتر رحماندوست مشاور ایثارگران آقای خاتمی و احمدی نژاد هم که عضو هیأت علمی این دانشگاه است، در جلسه حضور داشت که به دلیل حضور ایشان در 2 کابینه، وجودشان در جلسه مغتنم بود. جلسه در ساعت مقرر آغاز شد و ابتدا نمایندگان 3 تشکل دانشجویی پشت تریبون آزاد رفتند. نمایندگان تشکل های هم جهت با اصولگرایان بیش از اصلاح طلبان، اصولگرایان را کیسه کشیدند! نماینده تشکل جریان اصلاح طلب که مجری و برنامه ریز جلسه بود هم فقط به اصولگرایان پرخاش کرد البته با همان سوژه ها ویژگی ای که معمولاً بزرگ ترهایشان در روزنامه های خودشان دارند.
البته جلسه حاشیه های جالبی هم داشت که توسط همان دوست خبرنگار این چنین روایت شده:
ادامه مطلب ...منبع: رجا نیوز
عصر روز شنبه مناظره محمد رضا خاتمی نایب رئیس مجلس ششم و حجت الاسلام قاسم روانبخش دبیر سیاسی هفته نامه پرتو سخن در دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار شد که اغلب خبرگزاری ها، سایت ها و روزنامه ها نیز بخش هایی از این مناظره را پوشش دادند. رجانیوز، متن کامل این مناظره خواندنی را با عنوان "خط امام کجاست؟" در 2 بخش منتشر می کند:
بخش اول
خاتمی: قبل از هر چیز ابراز خوشبختی می کنم که دوستان بسیج دانشجویی این برنامه را برگزار کردند، این فتح باب بسیار خوبی است که باید به این عزیزان تبریک گفت و امیدواریم که این روند ادامه پیدا کند و ما شاهد فضای بهتری برای شنیدن حرفهای درست و اعتماد به عقل جامعه باشیم. امروز می خواهیم راجع به امام(ره) چند کلامی بحث کنیم، ابتدا یک سری اصولی است که لازم می دانم خدمت دوستان عرض کنم چراکه ممکن است آقای روانبخش اصول دیگری را در ذهن داشته باشند یا اینکه برخی از آنها را قبول داشته باشند. بینش امام برگرفته از یک مکتب بود که در رأس آن پیامبر(ص) و ائمه هدی(ع) قرار داشتند، بنابراین امام به مقتضای شرایط زمان و مکان، موضع گیری های خاصی داشتند که مجموعه آنها می تواند برای ما ارائه طریق کند. دوم اینکه هرچند امام(ره)، معصوم نبود و به غیر از معصومان همه درمعرض خطا و اشتباه هستند اما با دانشی گسترده و آگاهی به زمان و توکل به خدا، بهتر از هر کس دیگر مسائل را تجزیه و تحلیل می کردند.
ادامه مطلب ...منبع: رجا نیوز
آنچنانکه در بخش اول اشاره شد، این مناظره در تاریخ 24 آذرماه در دانشگاه کاشان میان آقایان روانبخش و تاج زاده برگزار شده است.نکته
جالب اینکه برای سنجش میزان پایبندی اصلاح طلبان به امانت داری، تعهد
وآزادی بیان، این بار از انتشارزود هنگام آن خودداری کردیم؛ اکنون بامقایسه
متن منتشرشده ازسوی آنها با متن پیاده شده از روی نوار، می توان میزان
تعهد این جریان را سنجید.
این متن از 4رنگ تشکیل شده است؛ رنگ مشکی، متنی است که توسط سایت وابسته به اصلاح طلبان (یاری) منتشر شده و با نوار مطابقت دارد. رنگ قرمز که بخش مهمی از صحبت های روان بخش است، بخش هایی است که حذف شده است. رنگ آبی نیز بخش هایی است که به صحبت ها اضافه کرده اند. رنگ سبز نیز مربوط به مواردی است که کلمه یا جمله ای را عوض کرده یا تغییر داده اند. به هر حال برای خواندن متن کامل مناظره ابتدا بخش های آبی را حذف و قسمت های سبز را به متن اصلی برگردانید.
تاجزاده: ببینید دوستان! خود همین صحبتها بهتر از هر سند و مدرکی میتواند روحیات و دیدگاهها را نشان دهد. من میگویم فرق اصولگرایی با طالبانیسم چیست؟ میگویند امام خمینی انتخابات برگزار کرد! خب انتخابات را که ما طرفدارش هستیم. میزان رأی ملت است را که ما به دنبالش هستیم. شما که میگویید جمهوری اسلامی باید تبدیل شود به حکومت اسلامی.
ادامه مطلب ...